...:::... گردشگری در ایران ...:::...

...:::.. داستان جالب گردشگران ایرانی ...:::...





رئیس سازمان میراث فرهنگی در کتابی با عنوان "گردشگری با علایق ویژه در ایران" تور مجردها را معرفی کرده و درباره آن این طور توضیح داده که دختران، پسران، زنان و مردان مجرد با شرکت در این تور می توانند با همسر آینده شان آشنا شوند.

خیلی هم عالی ....اصلا از قدیم گفته‌اند آدم‌ها را در سفر باید شناخت. در مراسم خواستگاری یا کافی شاپ و پارک همه بسیار باشخصیت هستند و اصولا دلیلی ندارد ضایع بازی دربیاورند، اما در سفر موقعیت‌هایی رخ می‌دهد که حتی ریزترین عادت‌ها و رفتارهای افراد هم بیرون می‌زند. تاثیر این تورها در افزایش ازدواج آن قدر زیاد بوده که حتی دیده شده جوان‌ها بچه به بغل به شهر خود برمی‌گردند. طبق هماهنگی‌های صورت گرفته شرکت‌های حمل و نقل مسافران موظفند بلیت نورسیدگان را در مسیر برگشت نصف قیمت محاسبه کنند. واقعا دست آقای ملک زاده درد نکند.





ادامه نوشته

...:::... داستان شیر و روباه ...:::...





...:::... داستان  کوتاه شیر و روباه  ...:::...


بخونید خیلی قشنگه



روزی شیری در دره ای خوابیده بود و یک لاشه گوسفند هم جلویش بود که نصف آن را خورده بود و نصف دیگرش مانده بود.

روباهی از دور داشت می آمد که از لاشه بخورد!

شیر خودش را به خواب زد و پیش خودش گفت حالا که من خوردم و سیر شدم بگذار او هم بیاید و بخورد!

روباه برای اینکه مطمئن بشود او خواب است یک روده برداشت و به دست و پای شیر بست!

آن وقت شروع کرد به خوردن

خوب که سیر شد رفت!

شیر خواست حرکت کند اما آفتاب گرم روده ها را خشک و محکم کرده بود و هر چه کردنتوانست حرکت کند!

گفت رفتم ثواب کنم کباب شدم و همانطور خوابید تا موشی از سوراخ در آمد و شروع کرد به پاره کردن روده و بند !

بند روده را پاره کرد و رفت داخل سوراخش

در این وقت شیر حرکت کرد که برود،یک شیر دیگر او را دید و گفت کجا میروی ؟

گفت می روم از این سرزمین دور شوم!

رفیق او پرسید چرا ؟

شیر گفت جائی که روباه بیاید دست مرا ببندد و موشی دست مرا باز کند دیگر این سرزمین ماندن ندارد!!!

 

...:::... از این کار ها نکنید ...:::...



پسره به دختری که تازه باهاش دوست شده بود میگه :

امروز وقت داری بیای خونمون ؟

دختره : مامانم نمیذاره ، با چه بهونه ای بیام ؟

پسره : بگو میخوام برم استخر . . .

دختره اومد خونه دوست پسرش

پسره : تو که اومدی استخر مثلا باید موهات خیس باشن

برو تو حموم موهاتو خیس کن!

وقتی دختره میره حموم ، پسره به دوستاش زنگ میزنه . . .

پسره و دوستاش یکی یکی میرن تو حموم به دختره تجاوز میکنن . . .

این آخری که رفت حموم ، نه 1ساعت نه 2 ساعت ، موند تو حموم . . .

دیدن این دیر کرد . . .

رفتن حموم که یهو دیدن دختره و پسره رگ دستشونو با هم زدند و گوشه حموم افتادن و روی

دیوار حموم نوشته :

نامردا خواهرم بود . . .
.

من و تو - www.manooto.tk


نکنید از این کارا دوست دختر شما خواهر یک بنده خداییه

شایدم اصلا برادر نداره تکه این اصلا مهم نیست

شاید دختره خره احمقه نمیفهمه چه آینده ای در انتظارشه ولی شما نکنید


   

این پست را در وبلاگتون حتما پست کنید