:::یا امام رضا:::
مدت هاست دلتنگ آقام امام رضا شدم
خیلی دل تنگشم
بار گناه ...
یا رضا شندیم گناه کار ها رو راه می دی
شنیدم خیلی مهربونی و کریمی
شنیدم مریض ها رو شفا می دی
شنیدم ...
اما می دونی چیه اقا جون؟
همه این ها به کنار
درد من
مریضی و ... نیست
درد من تویی...
درد من دوری از توست
فقط خدا می دونه که چقدر دارم بال بال می زنم
عکس حرمت رو نشونم نده
حسودیم می شه می بینم بعضی ها رفتن حرمت
حسودیم می شه بعضی ها می رن حرمت و خاطرات ضریح زیبات رو تعریف می کنن
از همه چیز بیشتر به کبوترات حسودیم می شه
خوش به حال کبوترات
با بال هاشون دور ضریحت می گردن و می گردن ...
شعری زیبا از حمید برقعی هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم ؟
من اگر اینهمه بیدار نباشم چه کنم ؟
گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است
خونجگر از غمت ای یار نباشم چه کنم ؟
عده ای بر سر آنند اسیرت نشوند
من بر آنم که گرفتار نباشم چه کنم ؟
تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتادم ؟
راستی ، اینهمه بیمار نباشم چه کنم ؟
چهارده بار خدا عاشق تو شد من اگر
عاشق روی تو یکبار نباشم چه کنم ؟
ابرویت تیغ مصری است که جان میطلبد
به طلبکار بدهکار نباشم چه کنم ؟
خواستم نام مرا هم بنویسند همین
سر بازار خریدار نباشم چه کنم ؟
من اگر مثل تو هر صبح و غروبی آقا
فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم ؟
سید حمید رضا برقعی
این پست را جزو شعر های عاشقانه می زارم چون عشق فقط امام رضا و بس
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۵/۰۵ ساعت توسط .: پســـربــد :.
|