...:::... با خدا قهر کرده بودم ...:::...
...:::... با خدا قهر کرده بودم ...:::...
با خدا دعوا کردم
باهم قهر کردیم
فکر کردم دیگه دوسم نداره
رفتم تو رختخواب
چند قطره اشک ریختم
و خوابم برد
صبح که بیدار شدم
مامانم گفت
نمیدونی از دیشب تا صبح چه بارونی میومد . . .
+ نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۴/۲۶ ساعت توسط .: پســـربــد :.
|
سلام رفقا به وبلاگ